فاطمه کوثر معرفت ناب

قرآنی - علمی ، اخلاقی ، کلامی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و هنری

فاطمه کوثر معرفت ناب

قرآنی - علمی ، اخلاقی ، کلامی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و هنری

کدام یک را باور کنیم

اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور

اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ

اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ

اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ

اَللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدینٍ

اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ

اَللّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریبٍ

اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ

اَللّهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِالْمُسْلِمینَ

اَللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریضٍ

اَللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ

اَللّهُمَّ غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ

اَللّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ

الْفَقْرِ اِنَّکَ عَلى کُلِّشَى ءٍ قَدیرٌ

از ماه مبارکی که لباس عظمت و شرافت و کرامت ومغفرت به تن کرده و شهر و دیار و دلها و دیده ها را به جمال خود زیبای و شادابی و طراوت بخشیده انتظار همین بود که زمنینان خاکی را از تیره گی و جمودی و سختی ، لطیف و آسمانی کند و ما را از سر به زیر بودن و به فکر نان و شکم بودن سر بلند نماید

انتظار از آزمون بندگی همین بود که ما را با حقایق والا و بالا آشنا کند ما که همیشه در چهار دیواری خانه منیت و خود خواهی خودمان محبوس بودیم  و حتی نشده از پنجره خود خواهی به پرسه زنهای لمیده در کنار گوچه های شهرمان نظر کنم دستم را گرفت از این خانه ی دودیده و گندیده بیرون کشید و به جاهای نادیده سیرم داد مرا به دیدن اندیشه های آسمانی برد من که تا دیروز از فقر و فلاکت و قرض و مرض و غربت و زندانی وابسته گان و همسایگان و اقوام و خویشان نمی خواستم خبر دار بشوم دعا گویشان کرد حتی افق نگاهم را چنان آسمانی کرد که به فکر بیگانگان و دشمنانم هم باشم  و برای آنها هم از خدا سلامتی و سیری و رفع گرفتاری طلب کنم من که تا دیروز اندیشه مخالف خود را بر نمی تافتم و چشم دیدن جناح و گروه مخالف را نداشتم به چوب تهمت و افترا و بدگویی می راندم فتنه گر و آشوبگر و خائن و وطن فروش می دانستم و از حاکمیت در خواست محاکمه و زندانی آنها را داشتم امروز آزادی و خلاصی آنها را از خدا طلب می کنم

آری اندیشه های آسمانی همین است بر خلاف زمینی اندیشان که همشان شکمشان و فکرشان لذتشان و عمرشان در چراگاه شهوتشان هزینه می شود اما آسمانیان از مکتب درسی آموزگارشان آموخته اند که رحمت و مغفرت او وسیع است دوست و دشمن نمی شناسد وَ رَحْمَتِی‏ وَسِعَتْ‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ» همگان بر سفره رحمت و مغفرت او روزی خوارند آسمانیان از معلم رحمت و مغفرت یاد گرفته اند که باید رحیم و غفور باشند برای تمام انسان ها آرزوی صحت و سلامت و عافیت طلب کنند گرچه او دشمنشان باشد

کدام را باور کنم آن یا این

یکی از آموزه های مهم و اساسی دین مبین اسلام تولی و تبری است یعنی دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا کتاب خدا مملو از دستور به عداوت و دشمنی با دشمنان خداست حتی اگر آن پدر و مادر باشد چه رسد به دیگران در نگاه قرآنی دشمنانی که به دلیل کفر ، شرک ، جهالت و غفلت و شهوت از خدا دوری گزیده اند وظیفه داریم با آنها دوستی نکنیم حتی دستور به اعراض و دوری از برخی از آنها شده است بگونه ای که از مریض هایشان عیادت نکنید و اگر مردند بر جنازه شان حاضر نشوید  و مردهایشان را دفن نکنید و اگر توانستید همه شان را بکشید رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیَّارا خدایا کفار را مریضشان ، فقیرشان ، اسیرشان ، محتاجشان و همه و همه شان را از روی زمین بردار حتی نفس کشی از آنها روی زمین نباشد به ما یاد داده اند هر روز بگویم مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل و مرگ بر منافقین و کفار و مرگ بر اسرائیل یعنی خدایا امریکای ها و اسرائیلیها و منافقین و کفار را از روی زمین محو و نابودشان کن زن و مرد و کوچک و بزرگشان ، مریض و فقیرشان و مقروض و محرومشان همه و همه را خدایا به بلاهای آسمانی و زمینیت زمین گیر کن سونامی بفرست تا همه را غرق کند و یک نفر هم از آنها بر روی زمین نماند خدایا مرض ایدز و وبا و ... بفرست که همه شان را از بین ببرد

آری به ما آموخته اند برای دشمنان خدا طلب خیر و برکت و مغفرت نکنیم اینها غارتگر و چپاولگر و استعمار گر و استثمارگرند اینها خون ریز و خون مال و خون خوارند اینها برای انسانیت شرافت و منزلت و کرامت قائل نیستند برای اینها فرق بین حیوانات و انسان ها نیست آنها کسانی اند که هزاران طفل بی گناه را در هیروشیما به آتش کشیدن و افتخار کردند در ماه خدا بندگان روزه دار خدا را در کشورهای مختلف اسلامی به آتش اختلاف و فتنه به آتش کشیده  اند

با این همه جنایت و خیانت چرا به ما دستور داده اند در بهترین ماه خدا در بهترین لحظات عروج به آسمان بعد از هر نماز با دهن روزه و در شبی که از هزار شب برتر است برای مرده ها و زنده هاشان برای مریضا و فقراشان برای غربتی ها و اسراشان برای زنان و مردانشان دعا کنیم و از خداوند برای مریض هایشان سلامتی و برای فقرا و بی چیزشان در آمد سرشار و اسرا و زندانیشان خلاصی و رهایی و مقروضینشان رفع دیون طلب کنیم

چرا ؟ آیا این تناقض در متون دینی نیست ؟ آیا سند این دعا درست است ؟ اگر روایت صحیح است چرا باید برای شارون گرفتار درد و مرض باید دعا کنیم شفا پیدا کند و جنایت و خیانت راه بیاندازد چرا باید برای صهیونیست های خون آشام گرفتار در بند و اسارت باید دعا کنیم تا آزاد شوند چرا باید امریکای تا مرفق به خون بی گناهان فرو رفته و مقروض ترین کشور را باید دعا کنیم تا از این گرفتاری رهایی یابد ؟

چرا باید برای مرده های کفار و منافقان و یزد و یزدیان که برایشان خدا و ملائکه لعن و نفرین می کند ما دعا کنیم تا خداوند سرور را بر قبرشان بباراند ؟

آیا این تناقض گویی نیست؟

چگونه این تناقض قابل رفع و دفع است ؟  

 ادامه دارد