علم با ارزش کدام است
آیا در بین علوم مختلفی که ما می شناسیم مانند ریاضی ، فیزیک ، شیمی ، علوم پزشکی و علوم اجتماعی و انسانی و علوم دینی آیا همه این علوم به لحاظ ارزش و اعتبار علی السواء اند یا باهم متفاوت اند اگر متفاوت اند ملاک و معیار ارزش گذاری علوم چیست؟ و توسط چه کسی این ارزش گذاری انجام می گیرد ؟ و کدام علم از بقیه با ارزش تر است ؟
مقدمه
1.بدون تردید علوم در ایصال به مقصود و مطلوب با هم تفاوت دارند و نمی توان همه علوم را به لحاظ کارکرد و آثار و نتایج یکی دانست .
2.اگر علوم از جهت ایصال به مطلوب تفاوت دارند پس به لحاظ ارزش و اعتبار با هم تفاوت دارند امکان ندارد علوم به لحاظ کارکرد و آثار متفاوت باشند ولی از ارزش یکسان بر خوردار باشند .
3.حالا که معلوم شد علوم به لحاظ ارزشی از درجات و مراتب مختلف برخوردارند سؤالی که مطرح می شود این است که با چه میزان و ترازوی می توان علمی را به لحاظ ارزش و اعتبار از دیگری باز شناخت ملاک و معیار ارزش گذاری علوم چیست و چه کسی عهده دار آن است .
سؤال
چه ضرورتی وجود دارد که علوم ارزش گذاری شود بدون شک بشریت به همه علوم محتاج است و از این جهت همه علوم از ارزش یکسان بر خورداند و این که یکی ارزش و اعتبارش به لحاظ آثار و نتایج بیشتر از دیگری است موجب نمی شود برخی از علوم مورد بی مهری قرار گیرد و یا از ارزش ذاتی آن کاسته شود ؟
جواب
1.بدون شک و تردید عمر انسان ها محدود است
2.به فرض محال اگر محدود هم نمی بود به حکم عقلانسان ها کمال جو هستند و به دنبال انفع و احسناند با وجود علم نافع و علم انفع هیچ انسانی بهدنبال علم نافع نمی رود این در واقع ترجیح بدونمرجح است که عقلا باطل است بر خلاف فطرت و وجدانانسانی است .
3.پس باید از علوم مختلف موجود انسان یک علم را بر سایر علوم ترجیح دهد و به ضرورت عقلی باید به دنبال کسب انفع المعارف باشد .
سه راه پیشروی بشر
1.تمام علوم را تجربه کند و به همه علوم دست یابد که این برای بشری که ما می شناسیم اگر برای اوحدی از انسان ها امکان پذیر باشد برای قریب به اتفاق انسان ها امکان پذیر نیست و دلیل بر این مدعا تجربه طولانی بشری است و سخن معروف حکیمی که می گوید همه چیز را همگان دانند .
2.یا باید به قول متخصصان و اهل نظر در هر رشتهاعتماد کند که این هم راهی برای دست یابی به انفع و احسن علوم نیست چون هر صاحب رشته ای با توجه به علایق و سلایق و معرفت های پیشین انتخاب کرده است و دلیل بر انتخاب بهترین نیست و هر صاحب رشته ای می تواند ادعا کند که بهترین را یافته است و علاوه لازمه انتخاب بهترین شناخت همه علوم است که چنین شناختی برای اکثر مردم امکان پذیر نیست.
3.پس لا محاله باید به دنبال راه سومی بود که بهانسان اطمینان بدهد که راهی را که انتخاب کردهدرست است و آینده نادم و پشیمان نخواهد شد
علم بی فائده
1.هیچ علمی بدون آثار و فواید نیست چون علم امروجودی است و هر چه حظ و بهره ای از هستی دارددارای فائده و اثر است
2.شکی نیست که هر کسی به دنبال سود ومنفعت است واز خصوصیات انسان منفعت طلبی است و اصلا همین عاملاست که انسانها را وادار به سعی و تلاش و کوشش میکند اگر در نهاد بشر سود جوی و منفعت طلبی نمیبود شاید هیچ قدمی برای پیشرفت و ترقی بر نمیداشت حالا که انسان به دنبال دست یابی به علم انفع است علم انفع چیست ؟
معیار و شاخصه علم انفع
انسان به لحاظ حقیقت وجودی و فطرت علم جویی به دنبال دست یابی به علمی است که از سه شاخصه ذیل بر خوردار باشد
1.به لحاظ موضوع جامع و گستره ای بشتر داشته باشد و لذا علم محدود به یک شئ خاص یا به رشته ای خاص حس کاوشگری انسان را ارضاء نمی کند .
2.به لحاظ محتوا خطا نا پذیر و غنی باشد و لذا انسان طالب دست یابی به علم خطاپذیر و ابطال پذیر نیست .
3.به لحاظ کار کرد و آثار پایا و بادوام باشد و الا علمی که آثار محدود و بی دوامی داشته باشد انسان طالب آن نیست .
وجود علم انفع
آیا اصلا علمی وجود دارد که از همه علوم نافع تر باشد و نسبت به همه علوم دیگر شمول بیشتری داشته باشد و آیا در عالم حقیقت علمی وجود دارد که از بقیه علوم به سه شاخصه گستره موضوع و غنای محتوا و پایایی کارد فراتر و برتر باشد
خواستن و بودن
اگر نیاز و مطالبه علم انفع در وجود و فطرت علم جوی انسان نهاد شده است به حکم تضایف و به حکمتقدم دانش و بینش بر میل و گرایش باید علم انفعدر عالم موجود باشد امکان ندارد میل حقیقی به چیزی در وجود انسان از سوی خالق عالم قرار داده شود ولی پاسخ به آن میل داده نشود اگر تشنگی هست بدون تردیدی آبی وجود دارد و اگر گرسنگی هست بدون شک غذایی هم فراهم آمده است اگر میل به جنس مخالف هست جنس مخالفی وجود دارد و ... پس علم انفع درعالم وجود دارد .
ابزارهای معرفت
با مطالعه روانکاوانه و نفس شناسانه سه ابزار معرفتی را می توان در تمام انسان ها شناسایی کرد که در اختیار بشر قرار گرفته است
1.ابزار حسی که با عنوان عقل تجربی می شناسیم
2.ابزار تحلیلی و تجریدی که با عنوان عقل برهانی و تجریدی می شناسیم
3.ابزار شهودی و عرفانی که با عنوان عقل ناب و قلب سلیم می شناسیم.
از بین ابزارهای معرفتی بیان شده دو ابزار در اختیار عموم افراد است اگر چه در کم و کیف و چگونگی به کار گیری آن می توان مطالبی بیان داشت اما راه سوم که ابزار شهودی و عرفانی ناب است در اختیار افراد معدودی است و کسان محدودی بودند که توانسته اند این ظرفیت وجودی خود را به فعلیت برسانند و علوم را از حقایق بالاتر دریافت نمایند .
با توجه به آن چه بیان شد برای شناخت علم انفع باید مقدار توانایی ابزار های معرفتیش شناخته شود تا معلوم شود کدام ابزار از توانایی بالا برای بیان علم واقعی و انفع قابلیت لازم را دارد ادامه دارد