شناخت فاطمه سلام الله علیها چه ضروتی دارد و چرا باید وقت خود را در این راه صرف کنیم ؟ و اگر فاطمه را نه شناسیم چه ضرر و خسارتی متوجه ما می شود که قابل جبران نخواهد بود ؟ شناخت فاطمه چه نقشی در زندگی مادی و معنوی ما دارد که بدون شناخت او قابل وصول نیست ؟
ضروت فاطمه شناسی
شناخت فاطمه سلام الله علیها چه ضروتی دارد و چرا باید وقت خود را در این راه صرف کنیم ؟ و اگر فاطمه را نه شناسیم چه ضرر و خسارتی متوجه ما می شود که قابل جبران نخواهد بود ؟ شناخت فاطمه چه نقشی در زندگی مادی و معنوی ما دارد که بدون شناخت او قابل وصول نیست ؟
مطلوب انسان رسیدن به بام سعادت و خوشبختی است و رهایی از آلام و رنج ها و محنت ها و سختی ها است نردبان بام نیک بختی و نجات ، شناخت اصول و فروع دین است که بستر را برای عمل صحیح فراهم می نماید و ثمره و نتیجه چنین عملی وصول به کمال و سعادت است و کسی که جهالانه یا غافلانه وجود خود را مانند مگسی در طور عنکبوت دنیا گرفتار کرد و برای شناخت دین اهمیتی قائل نشد و زخارف و زرق و برق دنیا او را به لذایذ زود گذر مادی مشغول ساخت قطعا نردبان ترقی و کمال را طی نخواهد کرد و راه نرفته به مقصد رسیدن محال است محال .
دین که شاکله اش را همان اصول و فروع تشکیل می دهد هم راه است و هم مقصد و کسی که از این دو بی خبر باشد نه در راه است و نه به مقصد راه می برد حال که سعادت و نجات انسان در گرو عمل به اصول وفروع دین است رابطه حضرت فاطمه سلام الله علیها با دین چه رابطه ای است ؟ آیا اگر کسی فاطمه سلام الله علیها را نشاسند در مسیر حق و حقیقت قدم بر نداشته و به مقصد نمی رسد ؟ و اگر می رسد شناخت و عدم شناخت فاطمه سلام الله علیها چه تاثیری دارد ؟
برای پاسخ یابی به این سئوال اساسی و مهم لازم است و لو مختصر تورقی در دین نموده و ببینیم حقیقت و اساس دین چیست و فاطمه زهرا سلام الله علیها چه رابطه و نسبتی با آن حقیقت دارد ؟
حقیقت و جوهره و لب اللباب دین تعلیم و تربیت بر محور توحید و توحید باوری است به عبارت دیگر مغز و مخ دین تربیت موحد حقیقی است . مراد از توحید چیست ؟
مراد از توحید این نیست که ما بدانیم خداوند هست که واجب الوجود است و ثانی ندارد و یگانه است چنین شناخت و معرفتی از خدا کار دین نیست اگر دینی هم نمی بود بشر با عقل و اندیشه خود می توانست به این حقیقت راه برد و بداند که خداوند احد و واحد و فرد و صمد است . کار دین پرورش و تربیت انسان بر اساس و محور توحید است دین می خواهد انسان را به آن حقیقت برساند و این باور را در نهاد و درون انسان شکل دهد که جز او کسی در نظام هستی کاره ای نیست نقش اصلی در تمام امور زندگی طبیعی و اختیاری از آن اوست بر آورنده حاجت ها و نیازها و داننده اسرار و راز ها تنها اوست وقتی کسی به چنین ایمان و باوری دست یافت دیگر نه به امور زوال پذیر دل می بندد و نه عمر خود را در راهی که کاری از او ساخته نیست صرف می کند و نه جز درِ او درِ دیگری را می شناسد و بر درِ چنین رب الاربابی عبد و گدا بودن را فخر و عزت خود می داند و چنین فخری را به آقای کل جهان نمی فروشد عبد آن در ، آقا است و چنین عبدی از کسی نمی ترسد یاس و نا امیدی به او راه نمی یابد حزن و اندوه او را فرا نمی گیرد و هر لحظه او لحظه ای خواهد بود که با تمام لذایذ عالم دنیا قابل معاوضه نیست .
بنابر این جوهره و حقیقت دین توحید است و کار دین تعلیم و تربیت انسان ها بر اساس توحید و به بار نشاندن این باور و حقیقت در نهاد و قلب انسان .
در همین راستا غرض و هدف از بعثت انبیاء و وظیفه و رسالت آنها معلوم گشته ، و وجود سفیران الهی برای تربیت انسان های موحد ضرورت می یابد و نقش و جایگاه فاطمه سلام الله علیها و ارتباط او با دین معنی پیدا می کند .
بدون شک یک برنامه جامع و کامل بدون ارایه راه عملیاتی و اجرایی شدن ، برنامه ی مفید نخواهد بود دینی که مدعی تربیت و تزکیه نفوس و وصول به صلاح و فلاح است داعیه ایصال انسان به قله های عزت و شرف و سعادت و سیادت را دارا می باشد نمی تواند بدون ارایه الگوی جامع و آشنا به حقایق دین به غرض و هدف خود دست یابد .
اگر کسی در دین اسلام پژوهش کند به طور یقین می یابد که فاطمه سلام الله علیها مکانیزمی برای اجرای و عملیاتی کردن دین اسلام است هم بلحاظ تربیت فرزندان دین شناس و دین باور که مجریان دین به حساب می آیند و هم خودش الگوی جامع و کاملی است که بدون توسل به او و تمسک به او و جلب رضایت او راه دین قابل پیمودن نیست بنابر این فاطمه سلام الله علیها چون نقش و جایگاه ویژه ای در عملیاتی کردن دین دارد و لذا باید شناخته شود .
فاطمه نشان حقانیت دین
علاوه بر مکانیزم اجرایی از منظر عقل وجود حضرت فاطمه مرضیه سلام الله علیها در نظام کامل و جامع هم در مقام ثبوت و هم در مرحله اثبات امری لازم وضروری است که توضیح این مقال از حوصله این سطور خارج است و باید در محافل خاصی مطرح و اثبات شود و لیکن دینی که شعار و پیام او رساندن انسان به خدا است و بارور کردن توحید در نهاد تک تک انسان ها است باید برای این شعار خود نمونه و الگوی ارایه دهد که نشان موفقیت و کار آمدی آن باشد تا راه برای جویندگان حقیقت معلوم و برای پویندگان آن هموار گردد اگر دین اسلام نتواند در مهد تبلور و تجلی اش که خانه رسول خداست خود را به اثبات برساند نمی تواند برای دیگران هدایتگر باشد چرا که این شبهه مطرح می شود که اگر دین توان هدایت و رستگاری بشر را دارد چرا در خانه وحی و نبوت چنین هدفی سامان نیافته است و لذا پیامبری که خود داعیه دار صلاح و فلاح بشردر پرتو دین است باید خود قبل از هر کسی به این لباس فاخر و زیبا مزین و مفتخر شده باشد به همین دلیل برای نشان دادن کار آمدی دین لازم است الگوی را که تحت تربیت و مدیریت این دین به سامان مطلوب رسیده است به جامعه بشری معرفی نماید بنابر این وجود فاطمه در حقیقت برهان صدق بر مدعای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در حقانیت و کار آمدی دین اوست . بنابر این شناخت فاطمه در واقع جستجو برای رسیدن به دین حقی است که سعادت و فلاح ما در گرو عمل به دستورات آن است و فاطمه سلام الله علیها نشان حقانیت دین اسلام است قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین سایر مدعیان حقانیت اگر می توانند مانندش را به جامعه بشری عرضه بدارند تا در ترازوی حقیقت محک زده شوند . بنابر این از منظر عقل وجود شخصی مانند فاطمه امری لازم و شایسته است تا راه را برای معاندان و انسان های لجوج و بهانه جو منسد کند و حجت بالغه ای بر حقانیت دین باشد به همین جهت شناخت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها راه را بر مومنان به حقایق قرآنی هموار می کند و جویندگان معرفت را به چشمه سار حقیقت راهنمای و هدایت می کند . البته از نگاه درون دینی وجود آیاتی مانند ِ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى [1]. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ [2]و مباهله و هل اتی و ... و احادیثی مانند ثقلین و ... ضرورت فاطمه شناسی را بیش از پیش نمایان می سازد .
وای کاش ماهم مثه حضرت زهرا بودیم