فاطمه کوثر معرفت ناب

فاطمه کوثر معرفت ناب

قرآنی - علمی ، اخلاقی ، کلامی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و هنری
فاطمه کوثر معرفت ناب

فاطمه کوثر معرفت ناب

قرآنی - علمی ، اخلاقی ، کلامی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و هنری

باز خوانی برای عبرت آموزی

ازخوانی تاریخ : وقتی امام(ره) هیأت حل اختلاف تشکیل دادند و بنی صدر آخرین فرصت را مغتنم ندانست

کد خبر: ۱۷۴۵۱۴
تاریخ انتشار: ۰۵ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۱:۰۱

در این حکم ، آیت الله مهدوی کنی به عنوان نماینده امام در هیأت حل اختلاف منصوب شد تا به تخلفات و اختلافات رسیدگی کند...پس از سخنرانی بنی صدر در جمع پرسنل نیروی هوایی شیراز و دو مصاحبه جنجالی مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی وی ، هیأت حل اختلاف تشکیل جلسه داد و بنی صدر را به عنوان کسی که از بیانیه 10 ماده ای حضرت امام(ره) و قانون اساسی تخلف کرده معرفی نمود .
عصرایران - بازخوانی تاریخ ، همیشه عبرت آموز است . 30 سال پیش ، اگر ابوالحسن بنی صدر ، نصایح امام خمینی(ره) را می شنید و بدان ها عمل می کرد و اگر از ابتکار امام در تشکیل "هیات حل اختلاف" برای بازگشت از راه خطایش بهره می گرفت ، قطعاً هیچگاه "رئیس جمهور مخلوع" لقب نمی گرفت اما افسوس که غرور و لجاجت و محاسبات غلط ، سرانجام خوشی برای او رقم نزد.  


بنی صدر به آرای میلیونی اش غره بود ، به اقدامات پوپولیستی  دل بسته بود ، روی اطرافیانش - که آنها را خدمتگزار و فداکار می خواند- حساب کرده بود ، مسوولان نظام را به هزار تهمت می نواخت و در همان حال از اطرافیان دزد خود حمایت می کرد ، با مجلس و سپاه و سایر نهادها سر ناسازگاری گذاشته بود و خود را فعال مایشاء و رأس امور می دانست و حتی از امضا و ابلاغ مصوبات مجلس هم سرباز می زد. 

همه این عوامل دست به دست هم داد تا اختلافات در کشور اوج بگیرد و در چنان هنگامه ای ، امام (ره) که می خواست بنی صدر را از مهلکه برهاند و به مسیر انقلاب بازگرداند ، هیات حل اختلاف تشکیل داد تا همه طرف های اختلاف در فضایی عقلمدارانه به گفت و گو بنشینند و نگذارند دود آتش دعوا ، به چشم مردم برود. اما بنی صدر از این ابتکار حکیمانه استقبال نکرد و در نهایت  ،چاره ای جز جراحی این غده از پیکره انقلاب نماند.


مروری بر ماجرای هیات حل اختلاف در سال 1360 ، به روایت "مرکز اسناد انقلاب اسلامی" می تواند خواندنی و عبرت آموز باشد:

 ...متأسفانه با همه مدارا و مماشاتی که حضرت امام(ره) نسبت به بنی صدر کردند ولی وی متنبه نشد و همچنان به دنبال اهداف خودش بود ، جنگ را به نقطه شکست کشانده بود ، نیروهای ارزشی مانند شهید صیاد شیرازی را از ارتش بر کنار کرده بود ، دست سپاه را در جنگ بسته بود ، نیروهای ضد انقلاب و گروهک ها را تقویت کرده بود .
در پشت صحنه با آمریکا رابطه داشت ، در سخنرانی هایش دائماً نیروهای ارزشی مانند سپاه و بسیج و بچه های حزب اللهی را به عنوان خشونت گرا و گروه های فشار و آشوب طلب و .... معرفی می کرد .
از منافقین و گروهک های معاند برای شرکت در مراسم سخنرانی اش دعوت می کرد و اکثر سخنرانی هایش را همین گروهک ها پوشش می دادند و با کف و سوت مطالبش را تأیید می کردند .

نسبت به شهید رجایی که نخست وزیرش بود همواره بی مهری می کرد و در هر فرصتی وی را تحمیلی ، ناکارآمد و بیسواد معرفی می نمود و روزنامه های تحت امر وی نیز موج تبلیغاتی به راه می انداختند .

بنی صدر تا آنجا پیش رفت که طی نامه ای به حضرت امام(ره) درباره تغییر ناپذیر بودن شهید رجایی و هیئت وزیران در برابر سیاست های خود اعتراض کرد و در پایان از امام(ره) نظر خواهی می کند تا طبق نظر ایشان رفتار نماید .
اما در پاسخ نوشتند :
" این جانب دخالتی در امور نمی کنم ، موازین همان بود که کراراً گفته ام و سفارش من آن است که آقایان تفاهم کنند و اشخاص مؤمن به انقلاب و مدیر و مدبر و فعال انتخاب نمایند ." صحیفه نور ، ج 13 ، ص 55

امام(ره) می دانستند که بیشتر این اطرافیان بنی صدر هستند که او را تحریک می کنند ، اگر خودش بود و خودش ممکن بود بتوان با او کنار آمد ، لذا همواره بنی صدر را نصیحت می کردند که از اطرافیانش فاصله بگیرد .

امام(ره) پس از عزل بنی صدر فرمودند :" خدا می داند که من مکرر به این گفتم که آقا اینها تو را تباه می کنند ، این گرگ هایی که دور تو جمع شده اند و به هیچ چیز عقیده ندارند ، تو را به باد فنا می دهند ، گوش نکرد ، هی قسم خورد که اینها فداکار هستند ، اینها مردم کذا هستند ، ( یعنی آنهایی که دور و بر او هستند )
خوب من می دانستم که این جور نیستند ، یک دسته ای که می روند توی وزارت خانه دزدی می کنند ، آن را تأییدش می کند ، خوب معلوم می شود دزدی را شما گفتید ، این قدر عقل شان ناقص است این را تأیید می کردند ."
صحیفه نور ، ج 15 ، ص 68 و 69

با این حال نصایح امام(ره) مؤثر واقع نشد و بنی صدر همچنان با تکیه بر آرای یازده میلیونی خود متکبرانه به راه خود ادامه داد و در مصاحبه ها و سخنرانی هایش به بزرگانی چون شهید بهشتی تهمت زد و دروغ گفت ، آنها نیز برای دفاع از شخصیت خود مجبور بودند که در سخنرانی ها و مصاحبه ها موضع بگیرند .
شرایط کشور ، شرایط حساسی بود ، جنگ در مرزهای غرب و جنوب به شدت ادامه داشت و اختلافات داخلی بر روحیه رزمندگان تأثیر منفی گذاشته بود .امام(ره) برای حفظ نظام و رفع تنش ها طی فرمانی حکم کردند که آقایان بنی صدر ، بهشتی ، هاشمی رفسنجانی و رجایی حق سخنرانی در مراسم عمومی را ندارند و برای حل اختلاف نیز راهکار دیگری اندیشیدند که هر یک از آقایان نماینده ای معرفی کنند تا هیئتی تشکیل شود که بر اعمال آقایان نظارت نماید .
 
خود امام(ره) نیز آیت الله مهدوی کنی را به عنوان نماینده اش در این هیئت معرفی کردند، حضرت امام(ره) خطاب به آیت الله مهدوی کنی نوشتند :
" جناب عالی را به نمایندگی خویش تعیین نمودم تا با نماینده ای که جناب آقای بنی صدر و نماینده دیگری که جناب حجت الاسلام آقای بهشتی و جناب حجت الاسلام آقای هاشمی رفسنجانی و جناب آقای رجایی تعیین می نمایند ، موارد تخلفات از حقوق قانونی هر یک را رسیدگی بنمایید .
و نیز در زمان جنگ که زمانی استثنایی است به اقوال و اعمال هر کس که موجب اختلاف و تشنج در کشور می شود رسیدگی بنمایید و نیز در همین زمینه مطبوعات و رسانه های گروهی را مورد بررسی قرار دهید تا هر کس و هر چه به حسب رأی اکثریت متخلف و تخلف به شمار آمد در مرتبه اول به آنان تذکر دهید تا در اصلاح خود بکوشند و در مرحله بعد به وسیله رسانه های گروهی به مردم شریف کشور معرفی و در تمام موارد فوق به دادستان کل کشور گزارش دهید .
و دادستان کل کشور شرعاً موظف است تا با بی طرفی کامل پس از طی کردن مراحل قانونی موافق موازین شرعی و قانونی با آنان عمل نمایند ، انتظار می رود که آنچه را که بر عهده آقایان گذاشته شده است که یک تکلیف شرعی است قاطعانه و بدون غمض عین عمل نمایند .
لازم به تذکر است که برای اتحاد بیشتر بین نمایندگان هیچ کدام از سه نماینده در خارج از جلسه حق بازگو کردن نظر خود و اظهار مخالفت با رأی اکثریت را که موجب تضعیف هیئت گردد ، نداشته و در صورت تخلف که موجب جنجال است دادستان کل کشور با خود نماینده متخلف چون سایرین عمل خواهد نمود .
لازم است نمایندگان و افرادی که آنان را تعیین می نمایند و همه نویسندگان و گویندگان برای حل معضلات جامعه دست در دست یکدیگر دهند و در حدود قانونی وظایف خویش برای پیشبرد مقاصد عالی اسلام تلاش نمایند ."
صحیفه نور ، ج 14 ، ص 159

بنی صدر همواره با در اختیار داشتن تریبون های مختلف از مطبوعات که در زمان او متکثر شده بودند تا صدا و سیما دست به یک تبلیغات گسترده روانی زده بود و چنین وانمود می کرد که یاران امام(ره) چون دکتر بهشتی ، هاشمی رفسنجانی ، رجایی و .... در برابر فعالیت او سنگ اندازی می کنند و مانع انجام وظیفه اش می شوند و به اصطلاح نمی گذارند او کار کند !

لذا با توجه به حمایت های مکرر امام(ره) از بنی صدر برای مردم روشن نبود که مقصر کیست و عامل اختلاف میان مسئولان بالای مملکتی کدام است ، بنابراین برخی از مردم تحت تأثیر تبلیغات می پنداشتند که شهید بهشتی و دوستانش انحصار طلب و تمامیت خواه و عامل اختلاف هستند !

پس از سخنرانی بنی صدر در جمع پرسنل نیروی هوایی شیراز و دو مصاحبه جنجالی مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی وی هیئت حل اختلاف تشکیل جلسه داد و بنی صدر را به عنوان کسی که از بیانیه 10 ماده ای حضرت امام(ره) و قانون اساسی تخلف کرده معرفی نمود .

در بخشی از بیانیه هیئت حل اختلاف آمده است :
" ..... متأسفانه رئیس جمهور جناب آقای بنی صدر در سخنرانی خود برای پرسنل پایگاه هوایی شیراز و همچنین در دو مصاحبه اخیر .... برخورد منطقی و اصولی نداشته و از بیانیه 10 ماده ای تخلف نموده اند و از قانون اساسی نیز تخلف داشته اند که امضا نکردن مصوبه مجلس در مورد سرپرستی وزارت خانه های بی سرپرست دلیل آن است .
هیئت ، روزنامه انقلاب اسلامی به مدیر مسئولی بنی صدر را در موارد زیادی بررسی نموده و تخلف آن را محرز می داند ."
روزنامه کیهان 12 خرداد 60 ، ص 10

هیئت حل اختلاف جلسات متعددی تشکیل داد و هر بار با استدلال و برهان تخلفات بنی صدر را برای مردم روشن کرد تا جایی که آیت الله شهاب الدین اشراقی از نمایندگی بنی صدر استعفا داد و در نامه ای نوشت :
" مردم شریف ایران ، من با اجازه حضرت امام(ره) نمایندگی آقای بنی صدر را برای هیئت حل اختلاف پذیرفته تا بلکه او را به راه قانون بیاورم ، ولی متأسفانه نشد که نشد ، بعضی از اطرافیان ایشان به قدری وابسته اند و خطرناک که هیچ شکی نیست که هر چه می شود درست در خط اجانب است .
چقدر امام(ره) امت او را موعظه کردند که بر خلاف قانون نکن ، دیدید که نگذاشتند گوش کند ، من انشاءالله در یک مصاحبه تمام چیزهایی را که از نزدیک خود شاهد آن بوده ام برای مردم مبارز ایران شرح خواهم داد ، ولی فعلاً از نمایندگی او استعفا می نمایم ." روزنامه کیهان 26 خرداد 60 ، ص 9

تدبیر حضرت امام(ره) در تشکیل هیئت حل اختلاف و اظهارات نماینده بنی صدر و استعفای وی ، بسیاری از حقایق را برای مردم روشن ساخت
، به طوری که کم کم از سوی مردم راهپیمایی و تجمعاتی علیه شخص بنی صدر صورت گرفت .


به دنبال سخنرانی کوبنده و صریح حضرت امام(ره) در تاریخ 18 خرداد و پس از آن توقیف چند روزنامه طرفدار طیف بنی صدر که از طرف هیئت حل اختلاف متخلف شناخته شده بودند ، هزاران تن از مردم انقلابی تهران به حمایت از دستور دادستانی تهران و خنثی کردن اقدامات احتمالی گروه های طرفدار بنی صدر بر خلاف دستور وزارت کشور مبنی بر ممنوع بودن هر گونه میتینگ و تظاهرات در میدان انقلاب و شهدا تجمع کردند و برای اولین بار شعارهای آشکار و صریح علیه بنی صدر سر دادند که برخی از آنها از این قرار بود :

" لیبرال سازشکار ! قبله تو اروپاست
 حزب الله می میرد سازش نمی پذیرد
  تا مرگ شاه دوم از پا نمی نشینیم
 حالا که رهبرت مصدق شده رأی ما رو پس بده
 همسنگر بختیار رأی ما رو پس بده ،
 اماما  ! اماما ! برای حفظ وحدت ساکن نشسته بودیم
 ابوالحسن پینوشه ایران شیلی نمی شه
 اگر هدف الله باشد حزبم حزب الله باشد  رهبر روح الله باشد
 بنی صدر و عمالش دیگر جایی ندارند
."
روزنامه کیهان ، 20 خرداد 60 ، ص 2


حضرت امام(ره) با این درایت و تدبیر الهی مردم را از اشتباه خود آگاه ساختند و آن پشتوانه عظیم مردمی که همواره بنی صدر به آن افتخار می کرد و آن را به رخ می کشید از او گرفتند و زمینه را برای عزل بنی صدر فراهم ساختند .

متأسفانه غرور بنی صدر و تکیه اش به آرای ملت اجازه نداد که هیچ یک از راهکارهایی که حضرت امام(ره) برای جذب و هدایتش اندیشیده بودند به ثمر بنشیند ، امام(ره) در یکی از سخنرانی هایش تهدید کردند : " اگر آقایان اصلاح نشوند به هر کس هر آنچه داده ام پس می گیرم ."

گرچه آن روز طرفداران بنی صدر این جمله را بر دکتر بهشتی تطبیق می کردند که منظور امام(ره) ریاست عالی کشور است ، ولی طولی نکشید که امام(ره) بنی صدر را از قائم مقامی و فرماندهی کل قوا عزل کردند و طی نامه ای به ستاد مشترک نیروهای مصلح جمهوری اسلامی ابلاغ کردند : " آقای ابوالحسن بنی صدر از فرماندهی نیروهای مسلح برکنار شده اند ." صحیفه نور ، ج 14 ، ص 274

به دنبال این اقدام انقلابی حضرت امام(ره) مجلس شورای اسلامی طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر را طرح و رأی به عدم کفایت سیاسی اش صادر کرد و ریاست مجلس شورای اسلامی طی نامه ای به حضرت امام(ره) رأی مجلس را به اطلاع امام(ره) رسانید .

امام(ره) نیز در پاسخ به نامه رئیس مجلس نوشتند :

" پس از رأی اکثریت قاطع نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبنی بر این که آقای ابوالحسن بنی صدر برای ریاست جمهوری اسلامی ایران کفایت سیاسی ندارد ، ایشان را از ریاست جمهوری اسلامی عزل نمودم ."
صحیفه نور ، ج 14 ، ص 274
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد