منادی رحمت و مغفرت

در سال روز تولد انسانیت و ارزش های الهی و آسمانی و رهایی بشریت از طوق بندگی طواغیت و ظلمت ها و جهالت ها و فراهم شدن بستر های صعود و پرواز به سوی بی کرانه های حقیقت و معنویت که به برکت وجودی بعثت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فراهم شده است به جا است نگاه مختصری به یکی از شیوه و روش های هدایتی و تربیتی او بیندازیم و مشی و رفتار ظالمانه و جاهلانه وهابیت را که امروز به اسم های مختلف در ممالک اسلامی آتش افروزی می کنند در میزان حق و عدل نبوی به تماشا بنشیم و ببینیم آیا این جنایت ها و خیانت های که بر اسلام و مسلمانان روا می دارند و قتل و غارت های که به بهانه های واهی و به دور از اصول انسانی و اسلامی مرتکب می شوند و آبرو اسلام ومسلمانی را در بین ملل دنیا به ثمن بخس به حراج می گذارند و به متاع اندک لبخند جانیان و مستکبران عالم امریکا و اسرائیل دین و دنیای خود را می فروشند با مشی و مرام و سیره و روش و دستورات نورانی آن طلایه دار ارزش ها و قله نشین کرامت و انسانیت سازگاری دارد ؟.

 

خیلی وقت است توفیق نشده تا با مخاطبان عزیزی که افتخار داده یادی از ما کرده و به سر زمین اندیشه های من سر می زنند دیدار و ملاقاتی داشته باشم اما در سال روز ولادت ارزش ها و خوبی ها و انقلاب بر علیه زشتی ها و پستی یعنی بعثت نبی خاتم صلوات الله علیه و آله نتوانستم از کنار این روز بزرگ رد شوم و اظهار ارادتی به محضر نورانی نبی رحمت و مغفرت نداشته باشم با تبریک این روز بزرگ و آسمانی به دل های آسمانی مخاطبان خود مطلبی را در خصوص لک ننگی که به دامن اسلام از سوی وهابیت منحوس زده شده است سخنی بگویم امید است که مورد قبول واقع شود .

در سال روز تولد انسانیت و ارزش های الهی و آسمانی و رهایی بشریت از طوق بندگی طواغیت و ظلمت ها و جهالت ها و فراهم شدن بستر های صعود و پرواز به سوی بی کرانه های حقیقت و معنویت که به برکت وجودی بعثت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فراهم شده است به جا است نگاه مختصری به یکی از شیوه و روش های هدایتی و تربیتی او بیندازیم و مشی و رفتار ظالمانه و جاهلانه وهابیت را که امروز به اسم های مختلف در ممالک اسلامی آتش افروزی می کنند در میزان حق و عدل نبوی به تماشا بنشیم و ببینیم آیا این جنایت ها و خیانت های که بر اسلام و مسلمانان روا می دارند و قتل و غارت های که به بهانه های واهی و به دور از اصول انسانی و اسلامی مرتکب می شوند و آبرو اسلام ومسلمانی را در بین ملل دنیا به ثمن بخس به حراج می گذارند و به متاع اندک لبخند جانیان و مستکبران عالم امریکا و اسرائیل دین و دنیای خود را می فروشند با مشی و مرام و سیره و روش و دستورات نورانی آن طلایه دار ارزش ها و قله نشین کرامت و انسانیت سازگاری دارد ؟.

آیا رفتار امروز  وهابیت فرو رفته در شهوات و غفلات خود که با دغدغه واهی پاسداری از آیین توحیدی و جلوگیری از شرک و بت پرستی  اماکن مقدسه را به آتش می شکند و قبور مومنان و مسلمانان را ویران می کنند و انسان های مظلوم و بی گناه از زن و بچه گرفته تا علماء و دانشمندان، اهل مسجد و منبر را به آتش حقد و کینه مثله می کنند با منطق نبوی و علوی همخوانی و قرابتی دارد  ؟

بدون شک و تردید مهمترین دست آورد نبوت و رسالت وحدت بر محور حقیقت و توحید است همه انبیاء الهی بر این اصل اساسی تأکید داشته و مردم را با سه اصل حکمت و موعظه و جدال احسن به سوی نور و توحید دعوت می نمودند و لذا در قرآن کریم بارها از این مأموریت و وظیفه الهی و آسمانی انبیاء الهی سخن به میان آمده است « رسولا یتلوا علیکم ءایات الله مبینات لیخرج الذین آمنوا وعملوا الصالحات من الظلمات الی النور  طلاق 11  انبیاء الهی و در رأس آنها نبی مکرم اسلامی ماموریت داشت مردم گرفتار اوهام و خیالات را که دست تراشهای چوبی و سنگی خود را خدای خود می دانستند و در مقابل آن زانوی ادب می زدند و کرنش و سجده می­کردند به سوی نور دعوت کند و آنها را از  ظلمت جهل و نا آگاهی برهاند آزاد سازی مردم از پرستش و اطاعت  طاغوتها و لات و عزی و حبل ها و پاره کردن زنجیرهای بندگی غیر خدا از دست و پای مردم و هدایت همگان بسوی نور مطلق یعنی عبودیت خدا و یکتا پرستی و توحید ناب آرمان بزرگ انبیاء الهی و پیامبر اسلام بوده است بر همین مبنا پرچم تمدن با شکوه و عظمت اسلامی را در اقصی نقاط جهان به اهتزاز در آورد.

و لکن سؤال اصلی این است که این بنای عظیم الهی و آسمانی در عصر و زمان بربریت و جاهلیت مطلق که افکار و اندیشه ها درباتلاق تحجر و تعصب غرق شده بود و دریای امیال و آروزهای پست و حقیر ، انسانها را در کام خود فرو برده با چه شیوه و روشی انجام گرفت ؟ آن بنای بزرگ تمدن انسانی اسلامی که شرق و غرب عالم را به نور ایمان و معنویتش به اخلاق و کرامتش به ادب و متانتش به عزت و عظمتش به عطوفت و رأفتش فراگرفت با کدام منطق و سیره و روشی بود ؟

آیا این همه شکوه و عظمت تمدن اسلامی در سایه سار چپاول و غارت و جنایت و خیانت و آدمکشی و نسل کشی که امروز وهابیان بی خبر از اسلام انجام می دهند به دست آمده است ؟

آیا سردمداران سیاهی و تباهی وهابیت اعمال و رفتارهای شنیع و غیر انسانی خود را با کدام آیه و حدیث و منطق و برهان تأویل و توجیه می­کنند ؟

دست آوردهای خیانت و جنایت خود را در کدامین ترازوی عدل و انصاف نبوی توزین می کنند ؟

و بر مرام و آیین کدام نبی و رسول و امامی چنین خباثت ها و رذالت های را مرتکب می شوند ؟

در منطق نورانی نبی مکرم اسلام اصل بر منطق بیان و اقامه برهان و راه اندازی گفتمان است آنچه دلهای سنگی عرب جاهلی را در برابر معارف و آموزه های انسانی رسول رحمت و مغفرت نرم می کرد منطق بیان و برهان او بود نه شمشیرعریان و برانش .

او تحت تعالیم الهی و آسمانی می دانست برای نجات بشریت از هلاکت و بدبختی و رساند به سعادت و فلاح و رستگاری منطقی برنده تر از قول لین نیست « فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى‏ طه : 44  » او  بهتر از هر کس می داند که سفاهت و جهالت با قول معروف درمان پذیر است نه شمشیر زنی و خون ریزی « وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً النساء : 5 » او دردشناسی ماهری و غالبی است که امراض روحی و روانی را نه به نیشتر و خنجر خشم و غضب بلکه به دلی مملو از عشق و محبت و گفتاری بلیغ و رسا درمان می کند   أُولئِکَ الَّذینَ یَعْلَمُ اللَّهُ ما فی‏ قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فی‏ أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغاً النساء : 63 او مخاطب شناس چیره دستی است که برای رهای و نجات انسان ها از دام تخیل ها و توهم ها و جهالت ها و غفلت ها به جای به دار بستن و زنده زنده آتش زدن انسان ها و سد کردن راه انسانیت به قول سدید متوسل می شود وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً النساء : 9 او انسان شناس سالکی است که می داند نباید بار سنگین تکالیف یکبار به دوش انسان ها گذاشت که زیر بار تکالیف از بین بروند و لذا مسیر یسر و هموار را بر می گزیند و با منطق قول میسور گره گشایی می کند و با فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَیْسُوراً الإسراء : 28  مسیر انسانیت و معنویت و توحید را در دلها نهادینه می­کند آری او می­داند نجات انسان ها در کرامت نهادن به آنها است و لذا رفتار و گفتار کریمانه وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً الإسراء : 23 اوست که میلیون ها انسان را در سراسر دنیا مجذوب و عاشق خود می­کند .

او شخصیتی منحصر بفردی است که با عشق و دلدادگی و دلی مملو از مهروزی و محبت  و با منطق « فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ  آل‏عمران : 159 » کمالات و فضائل و ارزشها و کرامتهای انسانی فراموش شده را احیا می­کند و مردمی را که  سجده و خضوع و خشوع در مقابل سنگ و چوب بی روح و جان را عصاره ارزشها می داند به یکتا پرستی و توحید ناب دعوت می­کند و به جای  خشونت و قتل و غارت و نژاد پرستی و قوم و قبیله گرای که بعنوان فرهنگ غالب و رایج زمانه بود فرهنگ انسانیت و مهروزی و عطوفت را جا گزین می­کند .

این است منطق و مرام نبی مکرم اسلام در حوزه تربیت و هدایت بشریت به سوی سعادت و فلاح با این منطق چگونه رفتار و اعمال به دور از انسانیت و کرامت وهابیت قابل سنجه و ارزیابی است . قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ البقرة : 111 خداوند بر ملل مسلمان جهان آن روزی را رقم بزند که انسانیت در آرامش معنویت حقیقی و به دور از خشونت و خیانت انسانهای بی خبر از فضایل و ارزش ها به سوی سعادت و به سازی زندگی دنیوی و اخروی خود گام بر دارد .